سید هادی شفیعی رئیس شعبه قم حزب ندای ایرانیان:

شورای شهر تهران از مردم در مورد عملکردش نظرخواهی کند/ شورای شهر تبدیل به شورای نامگذاری شده/ بسیاری از کاندیداهای ریاست جمهوری کاندیداهای صوری هستند/نمی توان قطعی راجع به پیروزی یک کاندیدای ازجریان اصول گرایی ویا اصلاح طلبی صحبت کرد

۲۰ آبان ۱۳۹۹ | ۱۳:۲۳ کد : ۳۸۳ اخبار مهم مقالات و یادداشت ها
سید هادی شفیعی: در مورد عملکرد شوراهای شهر به ویژه در مورد شورای شهر تهران باید به نظر مردم رجوع کرد؛ بهترن وقابل اعتماد ترین نظر ، نظر مردمی است . شورای شهر تهران که نمونه بارز یک شورای شهر اصلاح طلب در کشور است اگر واقعا برایش مهم است که چه کارنامه ای را در نظر مردم جلوه داده است باید یک نظر سنجی در سطح افکار عمومی جامعه برگزار نماید ؛ چند درصد مردم شهر تهران از روند حاکم بر شورای شهر و نحوه مدیریت خرد تا کلان آن و عملکرد شهردار منتخب شورا رضایت دارند؟آن چه که ما می بینیم آن است که جای موضوعات مهم شهری و موضوعات بادرجه بندی غیر ضروری در صحن شورا در موارد به نسبت زیادی عوض شده است...
شورای شهر تهران از مردم در مورد عملکردش نظرخواهی کند/ شورای شهر تبدیل به شورای نامگذاری شده/ بسیاری از کاندیداهای ریاست جمهوری کاندیداهای صوری هستند/نمی توان قطعی راجع به پیروزی یک کاندیدای ازجریان اصول گرایی ویا اصلاح طلبی صحبت کرد

در ادامه گفت و گوهای انتخاباتی پای صحبت های سید هادی شفیعی رئیس شعبه قم حزب ندای ایرانیان نشسته ایم که مشروح آن را مشاهده می کنید:
آقای شفیعی همانطور که مستحضرید سال پیش رو دو انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا را در پیش رو داریم بر همین اساس:

عملکرد شوراها به خصوص شورای شهر تهران را چطور ارزیابی کرده و فکر می کنید مردم دوباره به اصلاح طلبان برای اداره شهرها اعتماد می کنند؟

در مورد عملکرد شوراهای شهر به ویژه در مورد شورای شهر تهران باید به نظر مردم رجوع کرد؛ بهترن وقابل اعتماد ترین نظر، نظر مردمی است. شورای شهر تهران که نمونه بارز یک شورای شهر اصلاح طلب در کشور است اگر واقعاً برایش مهم است که چه کارنامه ای را در نظر مردم جلوه داده است باید یک نظر سنجی در سطح افکار عمومی جامعه برگزار نماید؛ چند درصد مردم شهر تهران از روند حاکم بر شورای شهر و نحوه مدیریت خرد تا کلان آن و عملکرد شهردار منتخب شورا رضایت دارند؟ آنچه که ما می بینیم آن است که جای موضوعات مهم شهری و موضوعات بادرجه بندی غیر ضروری در صحن شورا در موارد به نسبت زیادی عوض شده است. از خود اعضای شورا بپرسید آیا از عملکرد خود رضایت دارند؟ آیا نظر وخواست مردم در تصمیم گیری های شان لحاظ می شود؟ این مردم، نظر قاطبه مردم است، نظر حاشیه نشینان شهری هم لحاظ کنند، نظر خانواده آن سه نفر کارگر مترویی که چند روز قبل مظلومانه در زیر آوار ریزش تونل در حال خدمت به مردم شهر جان باختند، را هم لحاظ کنند که حتی عزیزان شورای شهر این قدر در جلسه روز بعد از این حادثه درگیر نامگذاری خیابان ها و اینکه کدام خیابان را کهنوج وشهرکرد و سبزوار بگذارند، بودند فرصت اینکه نامی ویادی از این عزیزان درگذشته کنند؛ نیافتند. این درکنار مردم بودن حداقل از دید امثال بنده اگر هم بوده برجستگی رسانه ای نیافته است. متاسفم بگویم که ما اصلاح طلبان در شوراهای شهر کارنامه قابل قبولی کسب نکردیم. بودجه فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران آیا در حاشیه شهر صرف فرهنگ سازی و بستر سازی فرهنگی می گردد؟ شورای شهر محترم آیا می تواند در زمینه اقدامات فرهنگی انجام شده در سطح شهر تهران ونظارت مطالبه گرایانه از شهردار محترم در مورد این موضوع یک گزارش به ریز برای مردم تهران منتشر کند؟ ریاست محترم شورا در مورد سوالی که از ایشان می شود در مورد کاندیدا شدن در انتخابات شورای شهر بعدی نظر منفی می دهد از بقیه اعضا هم سوال کنند ونظرشان را بپرسند، سوال اینجاست که اگر کارنامه قابل دفاع وارزشمند قابل ارائه بود باز هم نظرشان در مورد خدمت به مردم منفی بود؟ از مردم چه انتظاری داریم که دوباره به این کارنامه رای مثبت بدهند و دوباره انتخاب کنند. معتقدم یک نظر سنجی واقعی در مورد این موضوع انجام شود و اگر واقعاً نتیجه قابل قبولی کسب نکردند از مردم بابت قصور حداقل ما اصلاح طلبان عذر خواهی کنیم. بابت پیمانی که بستیم و نتوانستیم متعهد بمانیم. اگر هم واقعاً عملکرد قابل قبول ودفاعی وجود دارد در شمارش معکوس پایانی چند ماهه منعکس کنند. این حق مردم است که بدانند با سیاست گذاری عمرانی شورای شهر کدام گره ترافیکی و یامعضل شهری از سوی شهردار منتخب شورا حل گردید، با سیاست گذاری فرهنگی واجتماعی شورای شهر کدام مرکز فرهنگی در حاشیه شهر توسط شهردار منتخب ساخته شد؟
مردم هر وقت مدیر شهری را در کنار خود دیدند که تلاش برای رفع مشکلات شهری پیرامونش می کند باز هم اعتماد می کنند. بطور قطع فعالیت های ارزشمندی هم انجام شده است اما برای یک ناظر بیرونی حداقل این مشهود نیست عرض بنده این است که کارنامه عملکرد شورای شهر منتشر شود با تمام جزییات و آن وقت می توان گفت باز هم در شوراهای شهر بعدی مردم به ما اصلاح طلبان اعتماد می کنند یا خیر و اینکه ما اصلاح طلبان فقط فرصت های ارزشمند خدمت به مردم را که با حمایت بزرگترین سرمایه وسمبل اصلاح گری وتکرار او بدست آوردیم خیلی زود از دست داده ایم.


آنطور که به نظر می رسد سال ۱۴۰۰ با تعدد کاندیداها در هر دو جریان مواجه خواهیم بود، این مساله چه تاثیری در انتخابات ایجاد می کند؟

در مورد تعدد کاندیدا ها در سال ۱۴۰۰ و تاثیر بر انتخابات در هر دو جریان باید عرض کنم، این تعدد کاندیدا ها به نظر می رسد یک خیز محکی جریان های سیاسی کشور در فضای سرد وسنگین وشکستن یخ های بی اعتمادی کنونی است. یعنی می شود فرض کرد یک کارزاری وجود دارد و هر بار طرف های مقابل یک حریف به میدان می فرستد تا باز خورد جامعه را بسنجد وبعد دوباره نفر بعدی، البته این شامل فعالیت های شخصی و یا حتی حزبی برخی از کاندیداهای با برنامه وجدی نمی شود که حتی اخیراً هم مطرح شده اند، آنها خیلی منظم ودقیق در حال پیش بردن کارها وتدوین برنامه های انتخاباتی خودشان هستند اما بسیاری از افرادی که مطرح می شوند وحتی می بینیم در فضای توییتر و شبکه های اجتماعی یا خیلی با برنامه خودشان را نشان می دهند ویا اینکه به یک باره به یاد آزادی های اجتماعی ومدنی افتاده اند و حرف های فریبنده می زنند در زمان مسوولیت خودشان چه کارنامه قابل قبولی نشان داده اند؟ برای همین معتقدم مردم در گوشه حافظه تاریخی زود گذرشان برخی عملکرد ها را خیلی خوب حفظ کرده اند والبته به مدد رسانه های جریان سیاسی مقابل هم، این یاد آوری را به موقع لازم بکار می گیرند برای همین معتقدم بسیاری از این کاندیداها در حد صوری بوه و قابل اعتنا نیستند، ضمن اینکه فعالان سیاسی جامعه بیشتر از اینکه نگران تعدد کاندیداها باشند باید نگران مشارکت مردم واعتماد مردم باید باشند وما اصلاح طلبان بیشتر، یعنی باید برنامه ریزی عقلای قوم باید برود به سمت افزایش مشارکت مردم، این برنامه ریزی می تواند جدا وورای دوقطبی سازی سنتی در فضای سیاسی کشور در ایام انتخابات هم باشد، جدای از دیو ودلبرهایی که در ایام انتخابات برای مردم می سازیم و در این مسیر آن قدر برای کوبیدن حریف به دیوار شکست جلو می رویم وبه تخطئه یکدیگر می پردازیم که غافل از این هستیم که آنچه در این مسیر نابود می شود اعتماد عمومی مردم به مدیران کشور وکارآمدی سیستم است. معتقدم می شود در یک فضای رقابتی عاقلانه وعادلانه هم فضای امید واعتماد را به مردم وجامعه برگرداند اگر بخواهیم ولی متاسفانه مسوولین و مدیران ما در صرف فعل خواستن برای مردم ضعیف هستند. بنابراین به شخصه معتقدم در فضای انتخابات پیش رو تعدد کاندیدهای طرفینی در نهایت صورت نخواهد گرفت وباز هم تجمیع به سمت یک کاندیداهای مشخص از طرفین انجام خواهد شد.
اصولگرایان خود را از هم اکنون پیروز انتخابات می دانند، آیا این جریان توانسته در برنامه های خود خواست مردم را نمایندگی کند یا صرفاً به دلیل مشارکت پایین خود را در پاستور می بیند؟ و همچنین عدم مشارکت گسترده در انتخابات مجلس یازدهم سبب شد اصلاح طلبان مجلس را تمام و کمال به رقیب واگذار کنند، با توجه به وضعیت فعلی کشور (عملکرد دولت، وضعیت سیاست خارجی، وضعیت اقتصادی و…) آیا اساساً شانسی برای کاندیدای اصلاحات در انتخابات پیش رو قائل هستید؟

اینکه اصول گرایان خود ار پیروز میدان می دانند وآیا شانسی برای اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو هست باید گفت: اتفاقات پیش آمده فعلی در فضای جهانی وایران و حتی پیش رو در ماه های آتی سبب می شود که نمی توان قطعی راجع به پیروزی یک کاندیدای ازجریان اصول گرایی ویا اصلاح طلبی صحبت کرد؛ ممکن است حتی یکی کاندیدا از جریان سومی پیروز انتخاب شود؛ اما چند موضوع مهم در این میان هست؛ یک مورد مشارکت در انتخابات است؛ به این موضوع ورود پیدا نمی کنم که اگر مشارکت پایین باشد اصول گرایان پیروزند واگر بالا باشد اصلاح طلبان برعکس معتقدم این بار ممکن است حتی در مشارکت بالا جریان برنده وکاندیدای برنده انتخابات از جنس متفاوتی باشد مهم اعتمادی است که توانسته در مردم ایجاد کند. فعلاً و در شرایط حاضر هیچکدام از این جریان های سیاسی حاضر نمی توانند اعتماد قابل توجهی برای مردم جامعه ایجاد کنند؛ ما اصلاح طلبان شاید کار سخت تری هم داشته باشیم.، اگر واقعاً به فکر موفق شدن در انتخابات هستیم این اعتماد سازی باید صورت گیرد از دل اعتماد سازی مشارکت بالا شکل می گیرد و می توان دوباره حضور گسترده مردم را شاهد بود. ادبیات گفتمانی اصلاح طلبان باید بهبود شرایط باشد که کارببسیار سختی هست. برای همین فکر می کنم لزوماً رییس جمهور آینده از این دو اردوگاه ممکن است نباشد اما یک نکته قطعی وجود دارد آن هم اینکه از اردوگاه افراطی ویا تفریطی هم نخواهد بود؛ نیاز کشور آرامش، رفاه وامید است، این سه مهم قطعاً از ادبیات افراطی گرایانه خود عمار پندار و ازادبیات تفریطی خود اپوزسیون پندار هم بدست نخواهد آمد، کشور ونظام جمهوری اسلامی، این دو نوع ادبیات را درون خود تحمل می کنند ولی سپردن مسوولیت کلان اجرایی کشور را بطور قطع نمی پذیرد، دلیل واضح آن هم فراگیر نبودن این قیل وقال ها ست اگر چه صدای بلندی دارند اما مورد وثوق واعتماد عمومی مردم نیستند. بنابراین با توجه با این مسایل نمی توان از هم اکنون پیروزی یک جریان را قطعی دانست. کارآمدی نیاز گمشده امروز مردم است، مردم اکنون به دنبال فردی در درون نظام جمهوری اسلامی هستند که بتواند مشکلات معیشتی واقتصادی، اشتغال، رفاه، مسکن را حل کند وآزادی های اجتماعی قانونی آنها را فراهم سازد، این فرد اگر بتواند همت کند و ضمانت کننده این مسایل باشد و برنامه برای این موضوعات هم داشته باشد مورد اقبال قرار می گیرد از هر جریانی که می خواهد باشد. معتقدم تعصبات فکری و درجه بندی های سیاسی مد نظر ما واحزاب سیاسی در ذهن قاطبه مردم دیگر وجود ندارد. اگر نتوانیم دغدغه مندی های مردم را درک کنیم و برنامه ای برای رفع آن نداشته باشیم همه باخته ایم چه جریان اصول گرایی وچه جریان اصلاح طلبی واگر برنامه عملیاتی وکاربردی داشته باشیم بطور قطع وضعیت تغییر خواهد یافت. ما در شرایط بحرانی مثل وضعیت حاضر بحران جدی تری به نام بحران مدیریت داریم، بحران ناکارآمدی داریم، بحران ناشنوایی مدیرانی را داریم که پنبه مدیریت توانمند به زعم خویش را در گوش فرو برده اند و راهکارهای دلسوزان را که حتی بدون هیچ هزینه ای در اختیار شان قرار می گیرد نمی شنوند ونمی خواهند بشنوند این مختص هم دستگا های تقنینی است وهم دستگاه های اجرایی. بجای دستگیری از مردم به مچ گیری از هم روی آورده ایم وافتخار می دانیم، با این روند مدیریتی مشارکت بالا که نیاز نظام جمهوری اسلامی است شکل نمی گیرد؛ دلسوزان نظام وعقلای قوم بایستی طرحی نو وجدید در بیاندازند. بنابراین در جمع بندی مطالب گفته شده به سه موضوع اعتماد سازی با تغییر وبهبود شرایط، برنامه ریزی صحیح و طرح های نو برای رسیدن به راهکارهای افزایش مشارکت مردمی می توان اشاره کرد که در انتخابات آینده تاثیر گذار هستند. ممکن است برخی دوستان بگویند که مشارکت بالا شکل نخواهد گرفت ویا خواستی برای آن وجودنخواهد داشت من برعکس معتقدم انتخابات پیش رو بطور قطع با مشارکت بالا خواهد بود، مشارکت بالای انتخابات از دیدگاه کلان موجب مباهات وافتخار یک حکومت، سیستم وتضمین کننده خواهد بود و بطور حتمی هم مورد توجه وخواست نظام جمهوری اسلامی هم هست ولی خیال ما اصلاح طلبان از بابت مشارکت بالا نباید راحت باشد زیرا ما اصلاح طلبان در مورد بسیاری از ناکارآمدی های مدیریتی فعلی در دستگاه های اجرایی کشور باید پاسخگو باشیم چون دولت برآمده مورد حمایت ما بوده است، خود انتقادی علیرغم ظاهر فریبنده و پر معنای آن، نه در میان ما اصلاح طلبان ونه در میان آن اصول گرایان، جایگاه محکمی ندارد، اگر اعتماد مردم را می خواهیم اول باید سهم خودمان را در شرایط فعلی بپذیریم ونقد کنیم وبعد به سهم عوامل دیگر بپردازیم. شرایط امروز معیشت واقتصاد ورفاه نه زیبنده ایران است ونه ایرانی. این قبول وپذیرش می تواند اولین گام اعتماد سازی باشد، بعد به درصد عوامل دیگر هم می شود پرداخت. اینکه از هم اکنون در مورد انتخابات آینده نا امید شویم و کنار بایستیم نه با روحیه تشکیلاتی وحزبی ما سازگاری دارد و نه منطقی است ومعتقدم حتی خواسته رقبای عاقل ما هم نیست؛ در مورد کاندیدای انتخابات آینده چند موضوع مهم وجود دارد، یک واقع نگری به فضای سیاسی کشور ونظام و جهان، نمی شود آرمان گرایی خود خواهانه داشت در این موضوع، کاندیدا مطرح شده نمی تواند خودش در میانه راه برای توجیه و یا ایجاد فضای رقابتی خودش نقش اپوزسیون - البته منظورم منتقد وضعیت موجود نیست – را بازی کند، کسی که قبول کرده کاندیدا شود همه شرایط حاکم بر چارچوب وکلیت نظام ونقش وجایگاه های آن را قبول نموده است، این اولین گام ومهم ترین گام است که بطور قطع در معرفی کاندیدا جریانی اصلاح طلبان از منظر وفیلتر شورای نگهبان بسیار مهم است. این همان واقع نگری است که باید داشته باشیم، که درچه اتمسفرسیاسی و در چه مختصات ایدئولوژیکی و چه چارچوبی می خواهیم کاندیدا شویم خود این موضوع یعنی حسن نیت، دومین موضوع تعامل سازنده درداخل وخارج است که باید در احقاق حق مردم و در جهت منافع ملی نظام ومردم ودر چارچوب های معین شده، صورت گیرد. وسومین موضوع اعتماد سازی برای مردم، حاکمیت ونظام جمهوری اسلامی است؛ اینکه پیش فرض ما این باشد که وضعیت اقتصادی فعلی، تحریم ها و شرایط کشور به سمت وسویی است که نمی شود کاری کرد، این یک تفکر اشتباه است، مدیر توانمند در شرایط بحرانی باید مدیریت کند در شرایط ایده آل و بدون چالش که هرکسی می تواند مدیر باشد، بنابراین باید به فکر راه حل خروج وعبور از بحران های پیش رو باشیم وبه مردم وکارشناسان عرضه کنیم، به نقد بنشینند و حتی راستی آزمایی نمایند این خودش اعتماد سازی عمومی است، این پیش درآمد امید واری به کارآمدی سیستم و مشارکت بالای در انتخابات است. اگر ما اصلاح طلبان به این فرمول ها دست یافته ایم و یا کاندیدایی در خودش این توانمندی را می بیند عرضه کندو گرنه با اینکه بخواهیم به صرف تکرار محال بزرگان و بدون داشتن ایده وبرنامه کاربردی به سودای ریاست برسیم دیگر با این شرایط دست نیافتنی است. زمانی دغدغه قاطبه مردم مسایل سیاسی بود، بعد در گذر از سیاسی به مسایل اجتماعی رسیدند، اما امروز دغدغه عموم جامعه رفاه ومعیشت است، اگر این فرض را قبول داشته باشیم دیگر با نسخه های سیاسی مستهلک به حل گره مشارکت مردم وانتخابات آینده نگاه نمی کنیم و برای همین هر فرضی با در نظر گرفتن این شرایط برای هر کاندیدایی محتمل است.


*تهیه و تنظیم: سالار احمدی

کلید واژه ها: سید هادی شفیعی حزب ندای ایرانیان شعبه قم انتخابات ریاست جمهوری انتخابات شورای شهر