آرش بیک پور عضو شورای مرکزی ندای ایرانیان:

ساختار شهرداری ها با مدیریت یکپارچه شهری منافات دارد/اصلاح طلبان به خصوص در شهرهای بزرگ عملکرد قابل دفاع تری نسبت به اعضای شوراهای شهر قبلی داشته اند/ جلب اعتماد مردم در انتخابات ریاست جمهوری آسان نیست

۰۱ آبان ۱۳۹۹ | ۱۲:۲۰ کد : ۳۸۱ اخبار مهم مقالات و یادداشت ها
آرش بیک پور: نمی شود گفت که در انتخابات شوراهای شهر در همه شهرها اصلاح طلبان پیروز انتخابات بودند. ضمنا هرچند به بیانی طنز، باید پذیرفت جریانی در کشور وجود دارد که نامش را باید "حزب حامیان قدرت" گذاشت. این جریان و افراد با توجه به شرایط تصمیم می گیرند؛ اصلاح طلب باشند، اعتدالی شوند و یا انقلابی و اصولگرا و پایداری و یا حتی اپوزوسیون. در همین انتخابات مجلس در بسیاری از شهرها کم نبودند نفراتی که در اثر خلاء نیروهای اصلاح طلب با اظهار اصلاح طلبی وارد لیستهای انتخاباتی اصلاح طلبان شدند و در انتخابات مجلس از لیست جمنا حمایت کردند...
ساختار شهرداری ها با مدیریت یکپارچه شهری منافات دارد/اصلاح طلبان به خصوص در شهرهای بزرگ عملکرد قابل دفاع تری نسبت به اعضای شوراهای شهر قبلی داشته اند/ جلب اعتماد مردم در انتخابات ریاست جمهوری آسان نیست

در ادامه گفت و گوهای انتخاباتی با آرش بیک پور عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان به گفت و گو نشستیم که مشروح آن را مشاهده می‌کنید:

 

آقای بی کپور همانطور که مستحضرید سال پیش رو دو انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا را در پیش رو داریم بر همین اساس:

 

۱. عملکرد شوراها را چطور ارزیابی کرده و فکر می‌کنید مردم دوباره به اصلاح طلبان برای اداره شهرها اعتماد می‌کنند؟

 

نمی‌شود گفت که در انتخابات شوراهای شهر در همه شهرها اصلاح طلبان پیروز انتخابات بودند. ضمناً هرچند به بیانی طنز، باید پذیرفت جریانی در کشور وجود دارد که نامش را باید "حزب حامیان قدرت" گذاشت. این جریان و افراد با توجه به شرایط تصمیم می‌گیرند؛ اصلاح طلب باشند، اعتدالی شوند و یا انقلابی و اصولگرا و پایداری و یا حتی اپوزوسیون. در همین انتخابات مجلس در بسیاری از شهرها کم نبودند نفراتی که در اثر خلاء نیروهای اصلاح طلب با اظهار اصلاح طلبی وارد لیستهای انتخاباتی اصلاح طلبان شدند و در انتخابات مجلس از لیست جمنا حمایت کردند. به زعم بنده در انتخابات شورای شهر سال ۹۶، نباید به سمت ارائه لیست به تعداد کرسی‌های شورا حرکت می‌شد و باید اصلاح طلبان به ارائه لیست محدود با وجود نیروهای شاخص و امتحان پس داده خود به لحاظ فکری و تشکیلاتی بسنده می‌کردند. ولی با تمام اینها اگر در ظرف موجود و بطور نسبی بخواهیم مقایسه کنیم، معتقدم اعضای اصلاح طلب شورای اسلامی شهر به خصوص در شهرهای بزرگ نظیر تهران، تبریز و شیراز در مجموع به مراتب عملکرد قابل دفاع تری نسبت به اعضای دیگر و شوراهای شهر قبلی داشته‌اند. البته باید شرایط سخت اقتصادی کشور را هم در طی این سه سال برای مقایسه‌ی عادلانه عملکردها، مد نظر قرار داد.
جدا از این مساله در نهاد شهرداری مشکل اساسی دیگری داریم که منجر به اعتماد سوزی می‌شود. مشکل اصلی فارغ از اینکه چه کسی یا چه جریانی منتخب شورای شهر و شهردار شود، به ایرادات اساسی ساختار مدیریت شهری در کشور برمیگردد که حل آن هم، در ید اختیارات شورای شهر نیست. انتظار مردم از شهرداری‌ها، مدیریت یکپارچه شهری، عملکرد آینده نگرانه، پاکدست و با استفاده از نیروهای کارآمد است. منتهی ساختار قانونی شهرداری‌ها در کشور ما با موارد ذکر شده دارای منافات جدی است. نمی‌توان از مدیریت یکپارچه شهری سخن به میان آورد در حالی که حوزه‌های مرتبط نظیر مدیریت‌های آب و فاضلاب، مخابرات، گاز، نیروی انتظامی و بالطبع ترافیک هر کدام دارای مدیریت مستقل از شهرداری هستند و شورا و شهردار عملاً تأثیر چندانی در تصمیم سازی و عملکرد آنها ندارند. در خصوص مدیریت آینده نگرانه نیز، با تبدیل مدیریت‌ها و افراد،، برنامه قبلی به سادگی کنار گذاشته شده و برنامه جدید دلخواه اعضای شورا و شهردار جدید اجرا می‌شود و عملاً نهاد خاصی را نمی‌توان در کشور با لحاظ این مهم شمرد که پاسداشت برنامه‌های مثبت گذشته را بر عهده داشته باشد. در خصوص پاکدستی نیز، فرآیند انتخابات شورای شهر، نظام پرداختی حقوق برای پرسنل، ساختار موجود اداری شهرداری‌ها و موارد بسیاری که خود یک مقاله مجزا را می‌طلبد، عامل اصلی فساد در شهرداری‌ها می‌باشد و در نهایت تصمیمات شورای شهر می‌تواند این مساله را تا حدی کاهش دهد و قطعاً نخواهد توانست آن را از بین ببرد. در خصوص استفاده از شایستگان نیز، بکارگیری نیروهای کارآمد تا حد مورد قبول مردم در نهادی که خود یک ساختار سهامی از قدرت دارد، چندان ممکن نخواهد بود. چرا که شهرداری بجای عملگرا محور بودن بیشتر بدل به میدان کشمکش نیروهای مختلف سیاسی اجتماعی برای گرفتن سهم بیشتر از کرسی‌های مدیریتی شهرداری می‌گردد و نهاد ناظر هم چه دولت باشد یا چه هر نهاد دیگری، خود بدل به یکی از همین ده‌ها سهامدار نهاد شهرداری می‌شود. حال با توجه به موارد ذکر شده، اگر در ظرف نسبی به انتخابات شورا نگاه نکنیم و سطح مطالبه مردم را ملاک ارزیابی عملکردها قرار دهیم، هر شورایی که باشد نخواهد توانست به ایده آل مردم از مدیریت شهری جامه‌ی عمل بپوشاند و حرکت در مسیر درست قبل از انتخاب اعضای اصلح برای شورای شهر، نیازمند اصلاحات اساسی ساختاری و قانونی نهاد شهرداری است. این موضوع هم در حیطه اختیارات دولت و مجلس است که تا امروز هیچگاه شاهد حرکت قابل توجهی در این خصوص نبوده‌ایم.

 

۲. آنطور که به نظر می رسد سال ۱۴۰۰ با تعدد کاندیداها در هر دو جریان مواجه خواهیم بود، به نظر شما کدام جریان برنده انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود؟


 

تعدد کاندیداها به جز زرق و برق بیشتر دوره تبلیغات، تأثیری در نتیجه انتخابات نخواهد داشت. مردم امروز به مراتب هوشمندانه‌تر تصمیم می‌گیرند و انتخاب می‌کنند. دیگر دوره اینکه به فلانی رأی دهید، چون آدم خوبیست و می‌داند چه باید کند و چنین قبیل مسائلی، گذشته است.

برای پیروزی در انتخابات آتی ریاست جمهوری شرط لازم جلب اعتماد مردم است. شرطی که با توجه به شرایط، تحقق آن قطعاً آسان نیست. اینکه به مردم اثبات شود، این کاندیدا در سخن و رفتار و کردار خود صادق است و قرار نیست شعاری دهد و فردای انتخاب مسیر برعکس گفته های خویش را طی کند. مردم رئیس جمهوری را انتخاب می کنند که اراده و توان عمل به گفته هایش را داشته باشد. اینبار بعید است کسی توسط اکثریت مردم انتخاب شود که دیروز انتخابات و فردای انتخابشان هیچ تاثیری مثبتی بر زندگی و معیشت و امید و نشاط و آرامششان نداشته باشد. در کنار موارد مطروحه، شرط کافی هم برای کسب آراء اکثریت مردم، ارائه برنامه دقیق عبور از وضع موجود است. برنامه ای که بتواند با توجه به هژمونی سیاسی حال حاضر کشور و ترکیب مجلس موجود، ضمن قابلیت اجرایی داشتن، بتواند کشور را از بحران اقتصادی خارج کند و ضمناً تضمین بخش به رسمیت شناختن سلیقه ها و گرایشهای چه اکثریت و چه اقلیت مردم باشد.

۳. شورای نگهبان می تواند چه تاثیری در جلب مشارکت مردم و نتیجه انتخابات داشته باشد؟

همه مواردی که پیشتر گفته شد، در حالتی ممکن است که در بین نامزدهای ریاست جمهوری فردی که حائز شرایط مذکور باشد، وجود داشته باشد. از سوی دیگر تضمین مشارکت پرشور در انتخابات هم وجود چنین فرد و جریانی در بین نامزدهای ریاست جمهوریست، در غیر این صورت طبیعیست با کاهش مشارکت، کسی که مورد اجماع تنها بخشی از جامعه است، رأی خواهد آورد و نمی‌توان از وی انتظاری بیش از آنچه که هست، متصور بود.

 

۴. عدم مشارکت گسترده در انتخابات مجلس یازدهم سبب شد اصلاح طلبان مجلس را تمام و کمال به رقیب واگذار کنند، با توجه به وضعیت فعلی کشور (عملکرد دولت، وضعیت سیاست خارجی، وضعیت اقتصادی و…) میزان مشارکت در انتخابات آتی را چطور ارزیابی می کنید؟

یک ایراد نسبت به سوال شما و همچنین موضع گیری بسیاری از فعالین سیاسی وارد است. بسیاری هدف و مقصود اصلی انتخابات را فراموش کرده‌اند و برایشان مشارکت پر شور مردم بدل به غایت اصلی از برگزاری انتخابات شده است. در حالی که این موضوع یک فرع در کنار هدف این فرآیند دموکراتیک است. هدف اصلی از انتخابات، سپردن فرآیند تصمیم سازی و تصمیم گیری به منتخبان ملت است. مشارکت پر شور در انتخابات صرفاً نمایانگر آن است که مردم کشوری یا جامعه‌ای احساس می‌کنند رأی و نظرشان در روند اداره کشور اثر گذار است یا خیر!

 

تهیه و تنظیم: سالار احمدی

کلید واژه ها: آرش بیکپور حزب ندای ایرانیان انتخابات شورای شهر انتخابات ریاست جمهوری